بدون عنوان
امروز غم بزرگی در سینه دارم، دردی که گواه بر نبودن عزیزی میدهد که خاطرات زیبای عمرم در کنار او شکل گرفته بود.
امروز پدر مهربانم با رفتنش داغی بر سینه ام گذاشت که تا ابد بر دلم به یادگار می نشیند...
آنقدر سخت است که از سنگینی درد، فریادهایم را در سینه ام فرو میریزم و اشک هایم را پنهانی بر گونه هایم جاری می سازم تا شدت اندوهم بر هیچکس آشکار نگردد و از ناله هایم دردمند نشوند...!
بداند که همیشه یادش با من و جایش در گوشه این قلب خسته ام می ماند و از خداوند مهربان، آمرزش و خشنودی ایشان را آرزو دارم.
حال
از شما عزیزانم تقاضامندم در صورت امکان، برای شادی روح پدرمهربانم صلواتی نثار کنید تا موجب شادی آن مرحوم گردد.
سپاس فراوان از شما مهربانان عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی