ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

دختر گلم آیدا

سلام دوستای گلم

1391/4/28 10:22
نویسنده : پروانه
404 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وصد سلام به همه دوستای گم خیلی وقت بود که نتونسته بودم بیام و به دوستای خوبتر گلم سر بزنم دیگه امتحانات فعلا نموم شد و تنونستم بیام و سری به دفتر خاطرات یگانه دختر گلم و نظرات خوب و دوست داشتنی دوستان گلم سر بزنم باید منو ببخشید که غیبتم کمی طولانی شد هر چند که روزهای خیلی سختی پشت سر گذاشتم فرصت خیلی کمی برای خوندن داشتم ولی به لطف خدا و به کمک مهدی و با حمایت پدر و مادرم تنوستم موفق بشم دختر گلم همه این سختی ها را وفقط و فقط به خاطر تو شیرین عسلم دارم تحملمی کنم اخه می خوام وقتی بزرگ شدی بتونی بهم افتخار کنی و بتونم اونجوری که شایستت هست کمک و حمایتت کنم تا تو هم به بالاترین مقامها برسی گذشته از اینها این ایدا خانوم ما روز ب روز داره شیطونتر و شیطونتر میشه به قول زن عمو بهارک اشک ادمو درمیاره اخه زن عمو بهارک و خاله فرزانه اینها هم اومدن بودن خونمون و حسابی سرمون شلوغ شده بود چند روزی هم که عروسی داشتیم الهی مامان فدات بشه که تو همه عروسی ها حسابی رقصیدی و اصلا هم گریه و زاری نکردی البته یه کوچلو اذیت کردی ولی اونهم به خاطر روی گل ماهت ندید گرفتیم تو این اوضاع و احوال طفلی انیتا خیلی اذیت شد اخه امیر حسین اصلا بهش اجازه نمی داد تو بازی ها با تو همبازی بشه هر کی هم می خواست وصاتت کنه می گفت ایدا مال خودمه (پدر سوخته) بابایی هر وقت می خواد بره بیرون همچین مثل برق بدو بدو میری جلوی در و وایمسی تا اینکه تو رو هم با خودش ببره بیرون و حتما هم باید یه پفک و چیپس هم بخره خلاصه عزیز دلم بلایی شده که نگو و نپرس تو این مدت چندتا ازت عکس گرفتم فعلا دوربین دست دختر خاله سمانه امانته در اسرع وقت حتما عکسهاتو برای دوستان گلمون میزارم تا ببینم که این دخترگل من چه بلایی شده دختر نازم خیلی خیلی دوست دارم خوشحالم که فرصت پیدا کردم تا بازهم بتونم برات بنویسم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان دانیال
27 تیر 91 9:20
سلام. خوشحالم که عروسی بهتون خوش گذشته و آیدا جون اذیتت نکرده (غیر از کمی). داستان غیر از او هیچکس تنها نیست خیلی جالب بود.
تک ستاره
4 مرداد 91 18:21
موفق باشی