این هم عکس باباجون عشق ایدا خانوم ما
این عشق ایدا خانوم باباجونش هستش البته یکم عکس تار افتاده شبها بعضی موقعها که بیدار میشه یادش باباجونش می افته و هی میگه ایدا نازه باباجون بیا اخه بابا جون همش به ایدا میگه ایدا نازه دختر گل مه ایدا هم خودشو هی لوس باباجونش میکنه
پدر عزیزم یاد سالهایی که دوران کودکیم با وجود تو زیبا شد و خاطرات خوش زندگیم در کنار تو شکل گرفت...
پدرم باور کن گاهی دنیا برایم خیلی کوچک می شود آن لحظه ای که لرزش دستانت، گذر سخت روزها را برای من متذکر می شود، روزهایی که مثل شمع در تنهایی خود می سوختی تا روزگار به کام ما خوش باشد.
نمی دانی برایم چه سخت است وقتی می شنوم که با خود زمزمه می کنی: "دیگر پیر شده ام."
باور کن تو برای من از هر زیبایی زیباتری و از هر بزرگی بزرگتر.
پدرم همیشه در کنار من بمان تا همچنان دنیا در کف دستانم باشد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی