خوشا آنان که در بازار گيتي خريدار وفا بودند و هستند
کاش ميشد عشق را تفسير کرد
خوابه چشمان تو را تعبير کرد
کاش ميشد همچون گلها ساده بود
سادگی را با تو عالمگير کرد
کاش ميشد در خراب آباد دل خانه احساس را تعمير کرد
کاش ميشد در حريم سينه ها عشق را با وسعتش تکثير کرد
سلام به همه ی دوستای خوبمامروز خيلی ناراحتم چوندخترم امروز بازم سرما خورده نمی دونم چیکار کنم که کمتر مریض بشه از طرفی هم داره دندون در میاره دیشب اصلا خوب نخوابید همش گریه کرد وقتی ایدا مریض میشه از دست خودم خیلی عصبی میشم چون همش خودمو مقصر می دونم بیچاره مامان جونش همش اذیت میشه آخه هم کمرش هم پاهاش درد میکنه بااین حالش باید ایدا را هم نگه داره بابا و مامان خدا حفظتون کنه اگه شما نبودید واقعا من و مهدی نمی دونستیم باید چیکار بکنیم نمی دونم چه جوری باید انهمه محبت ومهربونی را جبران کنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی