ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

دختر گلم آیدا

دختر گلم سلام

دخمله مامان عزیز دلم سرما خورده بود چند روزی بود که نتونسته بودم سر کار برم عزیز دلم بد جوری سرما خورده بود مجبور شدیم 8 تا آمپول بهش بزنیم فدات بشم که اینهمه اذیت شدی ولی الان خدا را شکر به لطف خدا حالش بهتر شده و باز هم شیطنتاش شروع شده دختر گل انشااله هیچ وقت مریض نشی آخه من و بابایی از اینکه تو اینهمه بی حال میشی و درد میکشی درد میکشیم و دلمون میشکنه آخه تو بهترین شادی زندگیمون هستی تو گل همیشه بهار زندگی من و بابایی هستی من و بابایی یک هفته تمام شب و روز بالا سرت نشستیم تا خدایی نکرده تبت شدید نشه عزیز مامان تو رو سپردم به خدا که همیشه مواظبت باشه مامانی خیلی دوست دارم بهار زندگیم مواظب خودت باش ...
13 تير 1390

دختر گلم سلام

دخمله مامان عزیز دلم سرما خورده بود چند روزی بود که نتونسته بودم سر کار برم عزیز دلم بد جوری سرما خورده بود مجبور شدیم 8 تا آمپول بهش بزنیم فدات بشم که اینهمه اذیت شدی ولی الان خدا را شکر به لطف خدا حالش بهتر شده و باز هم شیطنتاش شروع شده دختر گل انشااله هیچ وقت مریض نشی آخه من و بابایی از اینکه تو اینهمه بی حال میشی و درد میکشی درد میکشیم و دلمون میشکنه آخه تو بهترین شادی زندگیمون هستی تو گل همیشه بهار زندگی من و بابایی هستی من و بابایی یک هفته تمام شب و روز بالا سرت نشستیم تا خدایی نکرده تبت شدید نشه عزیز مامان تو رو سپردم به خدا که همیشه مواظبت باشه مامانی خیلی دوست دارم بهار زندگیم مواظب خودت باش ...
13 تير 1390

شيشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسي نقش تو را خواهد شست

 فرشته مامان   وفايت با جفايت هر دو نيکوست چه فرق مي کند چون دارمت دوست بين از تو چه پنهون دلم هواتو کرده هواي صحبتهاي تو آشنا رو کرده مي خواهم هزارويک شب بشينم پاي حرفات نگاهمو بدوزم به اون غنچه لبهات بين از تو چه پنهون قشنگم نازنينم نمي خوام نمي تونم که دوري تو ببينم توي چشماي قشنگت يه آسمون ستارس تبسم رو اون لبات برام عمر دوبارس   ...
13 تير 1390

شيشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسي نقش تو را خواهد شست

فرشته مامان وفايت با جفايت هر دو نيکوست چه فرق مي کند چون دارمت دوست بين از تو چه پنهون دلم هواتو کرده هواي صحبتهاي تو آشنا رو کرده مي خواهم هزارويک شب بشينم پاي حرفات نگاهمو بدوزم به اون غنچه لبهات بين از تو چه پنهون قشنگم نازنينم نمي خوام نمي تونم که دوري تو ببينم توي چشماي قشنگت يه آسمون ستارس تبسم رو اون لبات برام عمر دوبارس ...
13 تير 1390

عید غدیر روزی بود که خدا جون آیدا را به من عیدی داد

زیباترین ترانه زندگیم سلام سلام صد تا سلام عزيزم ميخوام بهت تبريك بگم عیدت مبارک عزيزم چون به خاطره تويه كه من لايق اسم مادر شدم اميدوارم بتونم رسم مادري رو هم به جا بيارم خداوندا... زيباترين لحظه ها را نصيب دخترو همسرم كن... كه زيباترين لحظه هاي زندگی را به من دادند" از صمیم قلب دوستتان دارم آیدا جیگر مامان داره یواش یواش شلوغ میشه فدای شیطنت هات بشم که داری با خنده ها و نگاهای شیطنتونش دل همه را میبره آیدا دختر گل مامان امروز ٦ ماه و ٧ روزش شده الهی من فداش بشم که جای دندوناش اذیتش میکنه دختر گلم خدا همیشه پشت و پناهت باشد آرزوی بزرگ زندگیم عاشقتم ...
13 تير 1390