ارسباران
داریم دیگه یواش یواش برمی گردیم بالای کوه وقعا طبیعت بکری داشت
برکه ای که پشت سر آیدا جونم هستش پر بود از لاک پشت تو هر سایزی که بگی ما هم یه کوچولوش رو گرفتیم واسه آیدا جون
کنار آب دسته ای غازهایی هم بود که اونجا زندگی می کردن
عشق مامان حسابی خسته شده بود کفش هاش هم مونده بود تو ماشین و با دمپایی اومده بود نمی تونست راحت راه بره حسابی کلافه شده بود
چشم انداز آیدا جون از بالای کوه به طبیعت بی نظیر کوه
جیگر مامان قربون پاهای خستت بشم
قربون خنده هات عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی