ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

دختر گلم آیدا

جایی در پشت ذهنت ، به خاطر بسپار که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست.

تقديم به تو که : يادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانيت در تمام وجودم است عزيزم محبت را در پاکي نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معني کردم وبدان که زيباترين لحظه هايم در کنار تو بودن است اگر کلمه دوستت دارم قيام عليه بندهاي ميان من و توست اگر کلمه دوستت دارم راضي کننده و تسکين دهنده قلب هاست اگر کلمه دوستت دارم پايان همه جدايي هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر عشق راستين من به توست اگر کلمه دوستت دارم کليد زندان من و توست پس با تمام وجود فرياد ميزنم دوستت دارم ...
16 تير 1390

عروسک مامان

آیدا جونم داره با بابای گلش و پسر خاله خوشگلش میان دنبال مامانی که با هم بریم مهمونی آیدا ملوسک مامان چه شیطون شده جیگر طلا دخمله مامان خیلی قلقلکیه علی آقا هم دستش درد نکنه وقتی من نیستم کمک مامان جونش میکنه و مواظب ملوسک من هستش تا گریه نکنه داره یه جورهایی هم لوسش میکنه ....   نکن علی جان نکن خاله فدات شه نکن ...
16 تير 1390

عروسک مامان

آیدا جونم داره با بابای گلش و پسر خاله خوشگلش میان دنبال مامانی که با هم بریم مهمونی آیدا ملوسک مامان چه شیطون شده جیگر طلا دخمله مامان خیلی قلقلکیه علی آقا هم دستش درد نکنه وقتی من نیستم کمک مامان جونش میکنه و مواظب ملوسک من هستش تا گریه نکنه داره یه جورهایی هم لوسش میکنه .... نکن علی جان نکن خاله فدات شه نکن ...
16 تير 1390

سلام سلام صدتا سلام به گل روی ماهت جیگر مامان

دختر گل من آیدا خانوم داره یواش یواش روی شکمش خودشو میکشه عزیز دلم تمام تلاش خودشو می کنه  بتونه چهار دست و پا  راه بره فداش بشم وقتی داره روی شکمش خودشو می کشه دل درد میگره و زود خسته میشه وای از دست آیدا دیشب پدر منو در آورد شکمو هم خوابش میومد همین که گشنش بود نمیدونین چه بلایی سر من آورد البته بگم خانوم خانوما بهونه آنیتا را گرفته بود ( آنیتا دختر خاله و همبازی آیدا جونم هستش آنیتا خانوم هم بی وفایی کرده و رفته مسافرت آیدا خانوم ما هم دلش واسه دوستش تنگ شده الهی مامانی فدات بشه خلاصه جونم بهتون بگه بعد از کلی کلنجار جیگر طلای مامان شیرشو خورد و خوابش برد  خوابهای خوب خوب ببینی ...
16 تير 1390

سلام سلام صدتا سلام به گل روی ماهت جیگر مامان

دختر گل من آیدا خانوم داره یواش یواش روی شکمش خودشو میکشه عزیز دلم تمام تلاش خودشو می کنه بتونه چهار دست و پا راه بره فداش بشم وقتی داره روی شکمش خودشو می کشه دل درد میگره و زود خسته میشه وای از دست آیدا دیشب پدر منو در آورد شکمو هم خوابش میومد همین که گشنش بود نمیدونین چه بلایی سر من آورد البته بگم خانوم خانوما بهونه آنیتا را گرفته بود ( آنیتا دختر خاله و همبازی آیدا جونم هستش آنیتا خانوم هم بی وفایی کرده و رفته مسافرت آیدا خانوم ما هم دلش واسه دوستش تنگ شده الهی مامانی فدات بشه خلاصه جونم بهتون بگه بعد از کلی کلنجار جیگر طلای مامان شیرشو خورد و خوابش برد خوابهای خوب خوب ببینی ...
16 تير 1390