ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

دختر گلم آیدا

به پاس همه مهربانی هایت مادرم دوستت دارم

وقتی مریض میشدی و پزشک ازت میپرسید ؟ دردت چیه ؟؟ منتظر مادرت میشی .... و همیشه جواب دادن رو به اون مسپاری چرا که میدونی مادرت همون احساسی رو داره که تو داری ... حتی بیشتر از خودت دردت رو احساس می کنه ... چند روز پیش احساس خیلی بدی داشتم ترس از یک بیماری وحشتناک حتی میترسیدم برم آزمایش بدم ولی بلاخره به خاطر تنها دخترم و مهربانترین مادرم و وفادارترین همسرم اینکار رو کردم میدونین جواب ازمایشم چی بود ؟؟ منفی خدا دعاهای شبانه مادرم رو اجابت کرد و به خاطر دخترم جانی دوباره به من بخشید و خواست که در کنار بهترین تکیه گاه زندگیم و جیر گوشه ام  ایدا و به خاطر مادرم که هر چه دارم از اوست بمانم و زندگی ...
25 تير 1394

دخترم به بودنت افتخار می کنم

مرا دختر خانوم می‌نامند مضمونی که جذابیتش نفس‌گیر است... دنیای دخترانه من نه با شمع و عروسک معنا پیدا می‌کند و نه با اشک و افسون. اما تمام این‌ها را هم در برمی‌گیرد... من نه ضعیفم و نه ناتوان، چرا که خداوند مرا بدون خشونت و زورِ بازو می‌پسندد. اشک ریختن قدرت من نیست، قدرت روح من است... اشک نمی‌ریزم تا توجهی را به خواسته‌ام جلب کنم با اشکم روحم را می‌شویم. خانه بی‌ من سرد و ساکت است چرا که شور و هیجان زندگی با صدای بلند حرف زدن، و موسیقی گوش دادن، نیست... زندگی ترنم لالاییِ آرامش بخشی را می‌طلبد که خدا در جادوی صدای من نهفته است. من تنها با ازدواج کردن و مادر شدن نیست که م...
25 تير 1394

پدرم دوست دارم

دخـتــَــر کـه بــاشی میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ آغــوش گــَرم پـــِدرتـه دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی چه بـاشه چـه نبــاشه قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته ...
25 تير 1394

ایدا وقتی این آهنگ رو گوش میده همش میگه بابایی واسه من می خونه

چقدر خوبه که بدونی یکی یه آهنگی رو فقط بخاطر تو گوش میده ... الهی قربونت برم ناز گل بابا دخترم چراغ خونه ی منی فقط تویی تاج سرم چشم و چراغ خونه ای قصه ی عاشقونه ایی الهی قربونت برم واسه بودن بهانه ای دختر بابای نازگلم الهی قربونت برم واسه موندن بهونه ای درد تو با جون میخرم ماه که توی آسمونه ستاره ای در نمیاد بهار عمر من تویی خزونو هیچکس نمیخواد صدای خنده های میپیچه توی خونمون از نفست تازه میشن گل های تو گلخونمون دختر بابای نازگلم الهی قربونت برم واسه موندن بهونه ای درد تو با جون میخرم موهاتو که بو میکنم عطر گل نسترنه فرشته ی کوچک من عشق تو توو قلب منه امید و آرزوی م ن زندگی با تو ب...
22 تير 1394

آرام ای دل بی قرار

دلم گرفته  است… دلم عجیب گرفته است و هیچ چیز، نه این دقایق  خوش‌بو،  که روی شاخه‌ی نارنج می‌شود خاموش، نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست، نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند. و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد…
22 تير 1394