ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

دختر گلم آیدا

بلاتکلیفی

گاهـی آدَم مـیمانـَد بِین بودَن یا نَبودنــــ ...! به رَفتَنــــ که فـــِکـر مـی کُنــی ، اِتـفـاقـی مـی اُفتَد کـه مُنصَـرف می شَوی … مـیـخـواهـی بـِـمانی ، رَفتاری می بـینــی کـه اِنـــگار بــــایــــــد بـِــرَوی! این بِلاتَکلیفی خودَش کُلـی جَهنــــَــــم اَسـتــــ ... !!! ...
22 تير 1394

بدون عنوان

خدایـــا ...!   ا گ ر   روزی فراموش کردم خدای بزرگی دارم ...   تو فراموش نکن که بنده کوچکی داری ...   با نوازشی و یا شاید تلنگری   آرام وجودت را ، همراهیت را ،   مهربانی و بزرگی ات را برایم یادآوری کن ... سلام،سلام، سلام  اول از همه برای دوستان گلم و بعد برای دختر گلم شرمنده شدم به خاطر تاخیر های طولانی ام  مشکلات زیادی داشتم و تازه تازه دارم سر و ته مشکلات فعلی رو جمعبندی می کنم فکر نکنید از شما عزیزان غافل بود دوستتون دارم و دلتنگ سخنان شیرینتان درختر نازم درس...
10 دی 1393

نامه ای برای دختر عزیزم که همه سرمایه من در زندگی است

نامه ای  برای دخترم که امیدوارم درآینده خانمی کامل ، همسر و مادری نمونه باشد و دروظایف اجتماعیش مدیریتی توام با عشق داشته باشد . دخترم ، می دانم برای بزرگ شدن و اینکه معنی زن بودن خود را بفهمی وقت  بسیار زیادی داری  اما نمی دانم  خودم برای گفتن این حرفهایم به تو  چقدروقت دارم ؟ هربار از من پرسیدی خدا را چطور می توانم ببینم به تو جواب دادم  در محبت مادری   وچه سعادتمندند کسانی که مهر مادر را تجربه کرده اند و از آن ارزشمند تر کسانی که از این مهر محروم بودند ولی دیگران را از وجودشان سرشار از محبت می کردند . عزیزکم خداوند وجود هر زنی را سرچشمه  عشق ...
10 دی 1393

عاشقانه می پرستمت

دختر زیبایم نامم، پای هیچ کتابی نیست ! و این یعنی مخاطبِ خاصِ تمام نوشته های من تویی ... حتی بر روی تمامی نوشته هایم برچسب کپی آزاد نگاشته ام تا شاید اگر روزی ، نگاهت به عاشقانه هایم افتاد با خود بگویی چه زیبا آنکس که اینگونه معشوق پرستی می کند ! بی آنکه خود با خبر باشی من، شعرهایم را از نگاه تو میدزدم ...
10 دی 1393

آیدای من

مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن زندگی تکرارِ زخمِ کهنه دیروز نیست بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن ... ...
10 دی 1393

بدون عنوان

مردی دید تبرش ناپدید شده، شك كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد.برای همین تمام روز اورازیر نظر گرفت . متوجه شد كه همسایه مثل یك دزد راه می رود، مثل دزد پچ پچ می كند. آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه اش برگردد لباسش را عوض كند و نزد قاضی برود و از او شكایت كند.اما همین كه وارد خانه شد تبرش راپیدا كرد.زنش آن را جابه جا كرده بود.مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه میرود ،حرف میزند و رفتار می كند . وقتی قراره به کسی شک کنیم به همه به چشم ادم بده نگاه می کنیم کاش بتونیم یکم فقط یه ذره دلمون رو با همه صاف کنیم ... ...
27 مهر 1393

وای اگر رسد اجل فرا رسیدن ماه محرم را به همه دوستان تسلیت عرض می کنم

وای اگر رسد اجل روز قیامت و عمل چون به حرم نرفته ام جای دگر شود دلم به داد من نمی رسد هیچ یک آشنای من هیچ مجال توبه نیست جای کمیل و ندبه نیست کیست کند شفاعتم چون به خطر شود دلم نیست زبان معذرت نیست زمان مغفرت کز غم حول محشرت لال و کر شود دلم سرور من مگر شود واسطه خدای من ...
27 مهر 1393